نباید گذاشت که تروریستهای مزدور خود را به عنوان نماد اسلام معرفی کنند اسلام را از طریق منابع اصیلش بشناسید. وقتی مسیحیت کم آورد شروع کرد به برداشت خاصی از اسلام تحت عنوان مطالعات اسلامی ولی با نیتی خاص به طوری که قرآن را طوری ترجمه کردند که مقاصد خودشان را جلو ببرد.
آنقدر تحریف در ترجمه به صورت لاتین گسترده بود که مسلمانان را مشرک نامیدند و کسانی قرار دادند که پیامبر را میپرستیدند به همین شکل جنگهای صلیبی را راه انداختند و به کشتار مسلمانان پرداختند به حدی که تا زانوی اسبانشان در خون مسلمانان فرو رفت.
البته این کارها از طریقی باعث بشارت هم است (عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد) چرا که شمار گرایش کنندگان بیشتر هم شده به طوریکه در فرانسه بعد این نامه اصلاً قرآن کمیاب شد. حتی مبلغ مسیحی که میخواست مسلمانی را مسیحی کند خودش با دعوت آن شخص مسلمان به خواندن سوره مریم مسلمان شد.
این چنین مکر آنها به خودشان برگشت البته رسالت ما در این زمینه این است که اولاً به گسترش آن بپردازیم و جریان سازی کنیم. هم چنین اینکه منابع درست را در اختیار آنها قرار دهیم. پایان مطلب
مطلب بسیار مهمی که استاد در این بخش از سخنان خود به آن اشاره میکنند موضوع بسیار مهم جریان سازی است. خیلی علاقه مند هستم که شما بزرگواران در این زمینه با ما سخن بگویید که راهکار شکل دادن به چنین جریانی چیست؟ و ما چگونه می توانیم در این جهت گام برداریم؟
منتظر دیدگاههای ارزنده شما عزیزان هستیم