قبل از متن اصلی:

قرار بود اینجا هر چه به جنبش نشر نامه امام خامنه ای مرتبط است را با هم در میان بگذاریم؛ اما در این یکی دو روز، حوادثی رخ داد که مبنایی تر از آن بود؛ میگویم مبنایی تر، چرا که "برای ما که خود را امت امام خامنه ای می نامیم، آنچه باعث حضورمان در این جنبش بود، اجرایی کردن سخنان امام خامنه ای در میدان عمل بود"؛ ساده تر و خودمانی تر بگویم: درست است که محتوای نامه به خودی خود، از طرف هر کس صادر میشد، شایسته ی نشر و گسترش بود، اما آنچه باعث شد همه ی ما در این برهه ی زمانی این کار را انجام دهیم، بالاتر از محتوای نامه، شخص ارسال کننده ی نامه، یعنی امام مان بود.

جمع شدیم تا این کار را انجام بدهیم، با در نظر گرفتن هر چه که الزامات دارد و باید فراهم کنیم، به قدر وسع مان!

این ها را گفتم تا برسم به این مسئله که سخنان روز گذشته ی رهبر معظم انقلاب در دیدار با پرسنل نیروی هوایی، نقاط جدیدی را برای ما مشخص و در واقع اظهر من الشمس کرد.

(اگر هنوز به هر دلیل نتوانسته اید این بیانات را ببینید و بخوانید، قبل از ادامه ی این متن، پیشنهاد میکنم حتماً متن این بیانات را مطالعه کنید.)

تصمیم گرفتم در این رابطه، نظر شخصی ام را با شما در میان بگذارم؛ و انتظار دارم شما هم نظرتان را برای من و سایر دوستانی که به این بلاگ مراجعه میکنند ارسال کنید تا به تحلیل بهتری برسیم ان شاءالله.

----------------------------------------------------------------

و اما اصل ماجرا:

تا قبل از سخنرانی دیروز، وقتی با دوستان و اطرافیان درباره ی نظر رهبری در مورد مذاکرات تیم هسته ای با سران 6 کشور صحبت می کردیم، دو نگاه متفاوت و بلکه متضاد در این میان مطرح می شد:

گروه اول معتقد بودند که رهبری از نوع پیش بردن مسائل در مذاکرات، راضی اند و به طور کامل ناظر بر مذاکرات هستند و از همه ی جزئیات اطلاع دارند و لذا، مسائل طبق روال منطقی اش در حال پیشرفت است.

گروه دوم هم در سوی دیگر، از مجموع سخنان رهبری طی مدت اخیر و قبل از آن، این نتیجه را گرفته بودند که رهبری با روند فعلی موافق نیستند و بنا به ضرورت، این مسئله را دنبال میکنند و تیم مذاکره، در این مذاکرات اختیار تام دارد و از این قبیل حرفها.

گمان میکنم شما هم حتماً با چنین دوگانه ای برخورد داشته اید؛

قصد ندارم اثبات کنم که نظر کدام گروه به واقعیت نزدیک است و کدام یک کمتر؛

سوال اصلی که در ذهن نگارنده شکل گرفته است مطلب دیگری است که به نگاه ما به مسئله ی هسته ای ارتباط مستقیمی ندارد.

چرا این دو نگاه در بین ما کسانی که خود را امت همین امام می دانیم همزمان وجود دارد؟ به هر حال نظر امام ما، یکی از این دو حالت است و دیگری نیست؛ چه می شود که ما به طور مشخص این مسئله را به طور دقیق تشخیص نمی دهیم؟

در مطالب بعد و ان شاءالله تا قبل از فرا رسیدن 22 بهمن ماه، این مسئله را با همفکری شما دوستان بیشتر بررسی خواهیم کرد؛ پس لطفاً نظرات تان را درباره ی سوال بالا، ارسال کنید.(لطفاً نظر خصوصی نفرستید تا برای سایر دوستان هم قابل مشاهده باشد)