یکی از فعالان عرصه رسانه در ایتالیا خانم “تیتزیانا چیاواردینی” استاد دانشگاه و انسان شناس ساکن رم است که در مورد نامه رهبر انقلاب اسلامی خطاب به جوانان غربی و مقایسه آن با نامه اول صحبت های شنیدنی دارد که خبرنگار بین الملل تیتر یک آنرا تهیه و به شرح زیر می باشد:

– خانم چیاواردینی بسیار تشکر از اینکه باز هم بنده رو پذیرفتین.

– خواهش می کنم. باعث افتخار بندست.

– خانم چیاواردینی خب این روزها بحث داغ، بحث نامه دوم رهبر انقلاب به جوانان غربی در رسانه ها و شبکه های اجتماعی هست. شما چه صحبتی برای خوانندگان ما دارین؟

– بله. بزارین یک مقدار برگردم به عقب. زمان حملات تروریستی پاریس. دقیقا زمانی که این اتفاق افتاد مطمئن بودم موجی از اسلام هراسی و بازی های کهنه سیاستمداران در راه است و شک نداشتم به انتشار نامه ای از طرف رهبر ایران. من مطمئن بودم که رهبر ایران هوشیارانه در پی مبارزه با جنگی نرم که سیاستمداران دنیا از طریق رسانه ها در حال برنامه ریزی بودند، خواهد بود. که بعد از چند روز نامه منتشر شد و آنرا مطالعه کردم. اگر رسانه ها ی اروپایی و آمریکایی به جای گمراه کردن مردم ، وسیله ای برای آگاه کردن اونها بودن هیچ مشکلی وجود نداشت. اما مشکل از جایی شروع میشه که رسانه ها تحت امر سیاستمداران و سودجویانی قرار داره که تنها بهره سیاسی از اون میبرن و یکی از اونها اسلام هراسیست.
دفعه پیش نقاشی مجله “شارلی ابدو” بهانه ای برای اسلام هراسی شد و این بار حملات تروریستی.  بهانه هایی که دلیلشو عواملش بر هیچ کس پوشیده نیست.

– درسته. پس شما انتظار نامه ای از سمت رهبری را داشتین. خب مطمئنا نامه رو خیلی ها خوندن و از اون اطلاع دارن.اما سوال من در اینجا اینکه کدوم بخش از نامه برای شما به عنوان یک خبرنگار و انسان شناس جذاب و گیرا بود؟

– سه یا چهار قسمت رو بسیار پسندیدم. دقیقا زمانی که اسرائیل و آمریکا رو مورد خطاب قرار میدن. تروریسم اسرائیلی و آمریکایی. آنجا که میگوید: « امروزه کمتر کسی از نقش ایالات متحده آمریکا در ایجاد یا تقویت و تسلیح القاعده یا طالبان و دنباله های شوم آن بی اطلاع است» . ایشان به راحتی و با قدرت در مقابل آمریکا و اسرائیل یک تنه می ایستن. راستش من یک ایتالیایی هستم درسته اما ما هم برده های آمریکا و اسرائیل هستیم . ما هم متاسفانه هیچ کاری بدون اجازه این کشورها نمی تونیم انجام بدیم . باور کنین ما هم آزاد نیستیم. به هیچ عنوان!
یا اون قسمت که اذهان رو معطوف به حملات وحشیانه و تروریستی نسبت به فلسطینی ها و سوری ها می کنن که اگر شما یک روز این حادثه را تجربه کردین آنها سالهاست که زیر سایه ترس و وحشت زندگی میکنن.
و یا این قسمت نیز بسیار برای من جذاب بود : «امّا مسئله این است که رنجهای امروز اگر مایه‌ی ساختن فردایی بهتر و ایمن‌تر نشود، فقط به خاطره‌هایی تلخ و بی‌ثمر فرو خواهد کاست».

– سوال بعدی من در مورد نامه اول هست. دقیقا یادم هست که اون زمان وقتی از شما سوال کردم که بازتاب نامه در ایتالیا چگونه بود شما راضی نبودین. اینبار چگونه است؟

– بله دقیقا به خاطر دارم. اون بار جواب سوالتون رو صادقانه دادم که زیاد بازتاب گسترده ای در ایتالیا نداشت. شاید یک یا نهایت دو روزنامه در مورد آن صحبت بسیار کوتاهی کردند. اما این بار هم صادقانه جواب شما رو میدم. نامه اول با نامه  دوم از لحاظ بازتاب زمین تا آسمان فرق داشت. نامه دوم رهبری به طرز باورنکردنی در حال انتشار است. نامه دوم نسبت به نامه اول شفاف تر و با اهمیت تر است. در نامه دوم با چالش ها و درد و رنج هایی که دنیا به اونها دچار شده روبرو میشیم. با نوشته های نامه دوم می تونیم به راحتی دلیل حملات تروریستی اخیر رو متوجه بشیم و بفهمیم که چه کسایی  پشت این حملات بودند . روزنامه ها، وب سایت های خبری، شبکه های تلوزیونی و رادیویی آن را بازتاب گسترده دادند و بحث داغ این روزهای ایتالیاست. و این نشان از جذابیت این نامه در بین مردم و جوانان این کشور است. این نشون میده که مردم نسبت به ایران حساس تر شدن. مردم ایتالیا به این باور رسیدن که ایران کشوری است با پیشینه قوی و قدرتی در منطقه که تنها کشوری که میتواند مسائل خاورمیانه و حملات تروریستی گروهک تروریستی داعش را از روی صداقت نه منفعت حل بکند، ایران است. برای شما برخی از این بازتاب ها رو ارسال می کنم.

288849_442

288850_825

288852_329

288856_733

– ممنون از شما. پس با صحبت های شما میشه به این نتیجه رسید که نامه تاثیر گذار بوده.

– شک نکنید. میدونین من اسم این نامه رو چی گذاشتم؟ “نامه حقیقت”. این لغتی هست که توصیف کننده نامه است. جمله به جمله، پاراگراف به پاراگراف این نامه در عرصه سیاسی و اجتماعی و حتی مذهبی حرف برای گفتن داره و همین هم باعث شده تا مورد اقبال مردم مخصوصا جوانانی که نسبت به مسائل روز تامل بیشتری دارن، قرار بگیره. تا حدی تحت تاثیر این نامه قرار گرفتم که خودم مقاله ای در این مورد نوشتم و در روزنامه معتبر “The post internazionale” منتشر شد.

منبع: تیتر 1